میرود!
آدم که نیست خسته شود، بتمرگد
بشیند برایِ خودش چای بریزد
سیگار بکشد
گاهی به دور میرود گاهی به درد
گاهی به شادی کنارِ تو چنباتمه میزند، گاهی به دلخوری
برایِ تو ساز را،
ناکوک میزند
حالش که جا باشد حالِ تو را جا میآورد
برایِ تو شال میخرد
شعر میبافد
برایِ تو از هوایِ خوشِ رنگ میگوید.
تو را به نام صدا میزند
کیف میکند
فکر،
هرجایِ تو دلش خواست میرود
افشین صالحی
...