برایِ دوست داشتن
بهانه نیاری
برایِ باهم بودن
قضا وُ قدر نگویی،
خدا خواست را برزبان نیاری؟!
چهوقت میخواهی؛
بگویی که میخواهی،
دوست داشته شَوی
میخواهی تمامِ کسی شَوی
معشوق شوی عاشق داشته باشی
برای خودت گُلی باشی
گُلی داشتهباشی
شبها بهخوابی باشی
یا برایِ خودت خواب داشتهباشی
چهوقت؟!
بگویی که دوست داری
که دوست داشتن میدانی که عاشقی بلدی
چهوقت میخواهی بگویی که دوستم داری!
بگویی که دوستم داری وُ خجالت نکشی
بگویی که دوستم داری وُ فکر نکنی که پُررو میشوم
بگویی وُ نترسی که بگویَم چه رویی
چه پُررویی!
کِی ؟!
که بشنوی سلام
دوستت دارم مُدام
من،
دوستت دارم
افشین صالحی
...