گاهی؛
تو را مینویسم
تو را که میآیی، دستِ مرا میگیری وُ
با هم به مدرسه میرویم
گاهی تو را میخوانم
تو را که میآیی،
کنارِ من چمباتمه میزنی
نگاهَم میکنی
وَ من هول میشوم
تو را قاطی میکنم!
تو را میشنوم
- سلام!
من گُل دوست دارم
میآیی برویم ...
- ایجانم آمدم
برویم برای تو کُلی گُل بچینم
میرویم گُل میچینیم
بو میکنیم
میرویم کنارِ گُلها غلط میخوریم
میخندیم
اخم نکن گُلم!
مگر میشود تو را بچینم
میرویم تو را میبینم
میرویم تو را بو میکنم
غَلط میزنم
میرویم تو را صدا میزنم
به گُلها نشانَت میدهم
ژست میگیرم
وَ مشقهایِ تو را مینویسم وُ
خیالِ تو را میبوسم
چهقدردوستتدارم!
افشین صالحی
...