وَ فکر کن اگر تو را دوست نداشتم؛
چهها که داشتم!
خودم را داشتم که قدم میزدم،
کیف میکردم
میرفتم ورق بازی میکردم
حاکم میشدم
وَ دل را،
حکم میکردم!
وَ فکر کن اگر تو را دوست نداشتم،
شبها زود میخوابیدم
وَ خوابت را زود میدیدم
وَ کَله سحر بیدار میشدم
وَ از پنجره،
عبورِ تو را میدیدم
وَ دیدَنِ تو را زندهگی داشتم!
تو را داشتم که کنارم بودی
زیبا میشدی، لوس میشدی
دیده میشدم!
هر روز بهمن میرسیدی وُ
گُلِ من، میشدی
وَ فکر کن،
اگر تو را دوست نداشتم
این فکرها را هم نداشتم
ممنون،
که دوستت داشتم!
افشین صالحی
...